خانم شیرین عبادی بعنوان مدافع حقوق زن شهرت یافته است. اما انسان گاهی حیران میماند که آیا ایشان بیشتر مدافع حقوق زن است یا مدافع اسلام؟ کلمات قصار ایشان از قبیل "حقوق زن با اسلام در تناقض نیست." اکنون شهره خاص و عام است و حتی دراعلامیه کمیته صلح نوبل نیز ثبت شده است. "کفر گویی" های اخیر ایشان که چند همسری را مغایر با اسلام و گفته های "پیغمبر اسلام" نامیده است نیز باید در کتاب رکوردهای "گینس" بعنوان رکورد در تحریف حقیقت به ثبت رسد. نقد ما به خانم عبادی برای دفاع از اسلام و خاک پاشیدن به چشم مبارزین آزادی زن تاریخی ده ساله دارد. اما طی این دهه ما همواره کوشیده ایم که ملاحظات و خطرات فعالیت تحت رژیم اسلامی را نیز در نقدمان ملحوظ کنیم. بارها گفته ایم که ما انتظار نداریم ایشان صریحا اعلام کند٬ آزادی زن و برابری زن و مرد در چهارچوب رژیم اسلامی امکانپذیر نیست. میدانیم که ملاحظات امنیتی را باید در نظر گرفت. اما گفته ایم که اگر ایشان خود را مدافع حقوق زن میداند٬ نباید از اسلام دفاع کند و اسلام را مدافع حقوق زن معرفی کند. این خاک پاشیدن به چشم زنان و مردم آزادیخواه است.
خانم عبادی اکنون چند ماهی است که مقیم غرب است. هر روز از یک سخنرانی در یک مجمع حکومتی٬ به یک مصاحبه با رسانه های بسیار "حقیقت گوی" طرفدار اصلاح طلبان دولتی میرود. ایشان در تمام این فرصت ها به شکلی پیگیر و مومنانه از اسلام دفاع میکند و اخیرا صریحا با سکولاریسم هم مخالفت ورزیده است. در این شرایط است که میتوان کاملا و بدون هیچ تردیدی نتیجه گرفت که دفاع ایشان از اسلام و مبارزه در چهارچوب حکومت اسلامی نه یک ملاحظه امنیتی٬ بلکه اعتقاد عمیق ایشان است. ایشان به جبهه اصلاح طلبان حکومتی تعلق دارد. ایشان خواهان ایجاد اصلاحاتی قطره چکانی در حکومت اسلامی است. ایشان مخالف سرنگونی رژیم اسلامی و ایجاد یک نظام سکولار٬ مبتنی بر جدایی دین از دولت و آزادی کامل و برابری واقعی زن و مرد است. البته ما به حق هر انسانی برای اعتقاد به هر عقیده و مرامی حتی ارتجاعی ترین ها احترام میگذاریم. اما در عین حال حق مسلم خود میدانیم که بعنوان مدافعین پر و پا قرص آزادی و برابری٬ بعنوان پیشروان و فعالین پیگیر و خستگی ناپذیر آزادی بی قید و شرط زنان و برابری کامل و واقعی نظرات ارتجاعی را مورد نقد شدید قرار دهیم.
خانم عبادی اخیرا در یک کنفرانس مجامع مذاهب مختلف در فرانکفورت٬ آلمان٬ اعلام کرده است: "صاحبان قدرت در ایران برای تحقق اهداف سیاسی خود از اسلام سوء استفاده میکنند." و اضافه کرده است که "جمهوری اسلامی دیگر نه اسلامی است و نه جمهوری." این اظهارات نیاز به هیچ شرح و توضیحی ندارد. بسیار روشن است. فقط جالب اینجاست که ایشان میگوید "دیگر" "نه اسلامی است و نه جمهوری!" باید از ایشان پرسید٬ آن زمانی که بنظر ایشان جمهوری اسلامی هم جمهوری بود و هم اسلامی٬ چه مرحله ای از تاریخ این رژیم سیاه، جنایتکار و زن ستیز است؟
آیا دهه شصت را بعنوان چنین مرحله ای قبول دارند؟ دهه ای که بیش از صد هزار نفر در زندانهای مخوف رژیم زیر شدیدترین شکنجه ها قرار گرفتند و اعدام شدند؟ دهه ای که هزاران جوان را در گورهای دستجمعی مدفون کردند و مادران و پدران و عزیزان آنها٬ هنوز از محل دفن آنها بیخبرند؟ زمانی که دختران باکره پیش از اعدام مورد تجاوز قرار میگرفتند تا طبق احکام اسلامی به بهشت نروند؟ آیا زمانی که زنان را به زور به زیر حجاب بردند٬ این رژیم اسلامی بود؟ آیا زمانی که آپارتاید جنسی را به زور شلاق و سرکوب در جامعه حاکم کردند٬ این رژیم بنظر ایشان اسلامی و جمهوری بود؟ آیا زمانی که پسر بچه ها را با یک کلید حلبی به دور گردنشان به روی مین های جبهه جنگ میفرستادند این نظام بنظرشان اسلامی و جمهوری بود؟ آیا زمانی که به کردستان لشکرکشی کردند و مردم را به خاک و خون کشیدند و جوانانی که در مقابلشان ایستادگی کردند حتی روی برانکار به گلوله بستند٬ آن زمان این نظام اسلامی و جمهوری بود؟ این سوالات را باید در مقابل خانم عبادی گذاشت و از ایشان پاسخ صریح طلب کرد. هر کس حق دارد به هر چه میخواهد اعتقاد داشته باشد، اما هیچکس مجاز نیست جنبش آزادیخواهانه مردم، جنبش آزادی زن و تمام آن جوانان و زنان و مردانی که قهرمانانه در مقابل این رژیم اسلامی جنایت و سرکوب ایستادگی کرده اند٬ به بازی بگیرد. دودوزه بازی باید از صحنه مبارزات آزادیخواهانه مردم طرد شود. این گفته وفا سلطان در مورد اسلام وصف حال خانم عبادی است: "شما میتوانید به هر سنگی میخواهید اعتقاد داشته باشید، بشرط آنکه سنگ را بطرف من پرتاب نکنید."
دفاع از همجنسگرایان اتهام دولتی!
اظهارات خانم عبادی در یک مصاحبه با رادیو دویچه وله، بخش فارسی، حیرت برانگیز تر است. در رابطه با گزارش بانکی مون، دبیر کل سازمان ملل، از ایشان پرسیده شده: "آیا در پروندههای شما تا به حال دفاع از همجنسگرایان و دفاع از سازمان سیا بوده؟" ایشان پس از مقدماتی در مورد اتهام پراکنی ایرنا و غیره چنین میگوید:
"اما آنچه که باعث شده این روزینامهها و همچنین ایرنا من را مدافع همجنسگرایان بخواند، آن است که در یک محاکمه، فردی را که متهم به همجنسگرایی بود، طبق دستور دادگاه از کوه پرت کردند و بدنش تکه تکه شد و تکههای بدنش را جمع و دفن کردند. من در آن زمان در ایتالیا بودم. در این خصوص خبرنگاری با من مصاحبه کرد و نظر من را راجع به این نوع مجازات پرسید. من گفتم هرکس هرکاری که کرده باشد، اگر مستحق قتل است، دیگر چرا به این صورت فجیع مردم را میکشید که از کوه پرت کنید تا بدنش تکه تکه شود؟ آنچه که مورد مخالفت من در آن مصاحبه بود، مجازاتهای خلاف ضوابط حقوق بشری و بلکه خلاف انسانیت و خلاف اسلام بود. در هیچ جای قران نوشته نشده که یک آدم ولو هر عمل بدی انجام داده باشد، از کوه پرتش کنند و بدنش تکه تکه شود و بعد پاسدارها بیایند و آن تکه ها را جمع کنند و او را دفن کنند. این چه شیوه اعمال مجازات و اجرای قانون است؟ من به اینگونه امور اعتراض دارم."
یکی دیگر از القاب خانم عبادی مدافع حقوق بشر است. این سخنان را یکبار دیگر بخوانید! ایشان دفاع از همجنس گرایان را بعنوان اتهامات و دروغ های ایرنا و روزنامه های دولتی ایران رد میکند. تنها نقد ایشان به نوع اعدام این فرد همجنسگرا است، نه نفس اعدام یا حتی مجازات همجنسگرایان. ایشان از حقوق برابر و انسانی همجنسگرایان دفاع نمیکند. فقط به پرت کردن او از کوه اعتراض دارد. میگوید: جور دیگری اعدامش میکردید. راستش با خواندن این مصاحبه به قول اصطلاح عامیانه "مغز انسان سوت میکشد!" این تمام بضاعت مدافع حقوق بشری است که برای فعالیت هایش جایزه نوبل هم گرفته است. جالب اینجاست که در همین یک تکه صحبت هم باز از یادش نمیرود که از اسلام دفاع کند.
دفاع از اسلام با حقوق زن در تناقض است
در سوال دیگری٬ مصاحبه شونده می پرسد که جمهوری اسلامی در پاسخ به درخواست بانکی مون در حفاظت از جان شما گفته است: "موضعگیریها و بیانیههای شما با گرایشهای مذهبی مردم مغایرت دارد و به همین دلیل ما نمیتوانیم از جان ایشان محافظت کنیم. آیا شما این حرف را قبول دارید؟ آیا شما حرفی مغایر با گرایشهای مذهبی مردم ایران زدهاید؟" خانم عبادی در پاسخ چنین میگوید:
"من همواره مدافع اسلام بودهام و اساسا تزی که باعث شد من برنده جایزه نوبل صلح شوم، این بود که اسلام و حقوق بشر با هم انطباق دارند. حرف ما این است که اسلام منشا حقوق بشر است. آنچه که اسلام در شیوه رفتار با مردم میگوید، منشا حقوق بشر است و به خاطر دفاع از اسلام است که من گاهی اوقات حتی مورد بیمهری افرادی که به اسلام اعتقاد ندارند قرار میگیرم. اما جالب است که دولت ایران حرف من را که همیشه مستند به آیات قرانی است و در حمایت از اسلام است، مخالف اسلام معرفی میکند."
خانم عبادی طی فعالیت های چند ماه اخیر در خارج ایران، پیگیرانه و مستمر و بشکلی صریح و علنی از اسلام دفاع کرده است و مخالفت خود را با سکولاریسم، با این بهانه که مردم ایران برای سکولاریسم آماده نیستند، اعلام نموده است. خانم عبادی در چند ماه اخیر بعنوان یکی از مدافعین جمهوری اسلامی، در کنار شخصیت های اصلی اسلامی جناح اصلاح طلب حکومتی٬ از قبیل گنجی، مخمباف، سازگارا و امثالهم عملا از جمهوری اسلامی دفاع کرده است. ایشان مخالف جمهوری اسلامی نیست. ایشان خواهان به زیر کشیدن این نظام زن ستیز جنایتکار قرون وسطایی نیست. ایشان خواهان یک نظام اسلامی کمی اصلاح شده یا بهتر بگوییم کمی بزک شده است. ایشان طرفدار جناح موسوی – خاتمی – کروبی است. خانم عبادی را باید همانگونه که هست، به مردم معرفی کرد. خانم عبادی نه مدافع حقوق زن، نه مدافع آزادی زنان، بلکه مدافع اسلام و رژیم اسلامی است. مدال مدافع حقوق زن یا حقوق بشر را باید با یک مدال واقعی جایگزین کرد: مدافع نظام اسلامی. *